سفارش تبلیغ
صبا ویژن
منوی اصلی
مطالب پیشین
آرشیو مطالب
وصیت شهدا
وصیت شهدا
عملیات های دفاع مقدس
جنگ دفاع مقدس
خلاقیت های دفاع مقدس
مهدویت امام زمان (عج)
لبخندهای پشت خاکریز
مهدویت امام زمان (عج)
شوخ طبعی های دفاع مقدس
مهدویت امام زمان (عج)
آمار و اطلاعات

بازدید امروز :6
بازدید دیروز :5
کل بازدید :30740
تعداد کل یاد داشت ها : 13
آخرین بازدید : 103/9/3    ساعت : 1:40 ع

چند شب پیش چشمم افتاد به یکی از سریالای شب قدری تلویزیون.

و بازم به این نتیجه رسیدم که مسأله ی نفوذ و خطر اون معمولاً دست کم گرفته میشه.

فهمیدم به راحتی میشه تو سریال ماه رمضونی شب قدری صدا و سیمای جمهوری اسلامی هم نفوذ کرد؛ وقتی دیدم شخصیت پزشک مذهبی که نقش مثبت فیلم بود، در گیر و دار یه داستان کاملاً دینی و اخلاق مدارانه، بین این همه فیلم مثبت و قابل تقدیر، با اهدای دی وی دی اورجینال فیلم «جدایی نادر از سیمین» و ذوق زدگی طرف مقابل از دریافت این هدیه ی ناب! دست به تبلیغی ضد ایرانی میزنه!

و کیه که ندونه این فیلم به دلیل سیاه نمایی افراطی علیه کشور عزیزمون، ایران و نمایشی از دافعه ی مذهب و قشر مذهبی، مورد پسند و تشویق سینمای غرب قرار گرفته و نه به دلایل فنی؟!

بله، میشه «کشیک قلب» ساخت، با یه داستان کاملاً ایرانی و دینی برای این که اجازه ی پخش تو شب قدر از تلویزیون جمهوری اسلامی بگیره و در عین حال تبلیغ ضد ایرانی و ضد دینی هم کرد!

به جای اتهام توهم توطئه به دیگرون، نفوذ رو کمی جدی بگیریم.

 

نفوذ در سریال رمضانی

حسن صیاد

منبع: وبگاه انتظار


      

جمعه ی گذشته رو هرگز یادم نمیره!

چهارده خرداد، وقتی نزدیک ساعت ده...

برای اولین بار امام خامنه ای رو زیارت کردم

در حالی که روی دوش بابام بودم.

اولین توفیق من برای زیارت امامم

نمیدونید چه ذوقی داشتم وقتی شعار میدادم:

دست خدا بر سر ماست، خامنه ای رهبر ماست...

ای رهبر آزاده! آماده ایم آماده...

خدا رو شکر که نزدیکترین دوست امام زمانم رو دیدم؛

آقایی رو که عاشقشم...

و برای سلامتیش همیشه دعا میکنم.

.

.

.

راستی...

اینم عکسم که بد موقعی گرفتن و فقط یک سوم صورتم معلومه!مشکوکمگیج شدمجالب بود

 

اولین توفیق من برای زیارت امامم

محمد حسین صیاد


      

حتماً این خبر را شنیده اید که شهاب حسینی با بازی در فیلم «فروشنده» جایزه ی بهترین بازیگر مرد را در جشنواره کن دریافت کرد؛ جایزه ی بهترین فیلمنامه هم به اصغر فرهادی رسید.

با پخش این خبر موجی از ذوق زدگی ها و تبریکات به طرف دریافت کنندگان جوایز سرازیر شد؛ اتفاقی که چند سال پیش پس از تعلق جایزه اسکار و خرس طلایی به «جدایی نادر از سیمین» افتاد.

جدایی نادر از فروشنده؟!

به یاد دارم وقتی فیلم جدایی نادر را می دیدم، از زمان شروع صحنه هایی که انگشت اتهام را به سمت خانمی با حجاب چادر و همچنین مردی با ظاهر اسلامی نشانه گرفته بودند، دچار تردیدی شدم که این تردید با نمایشی اغراق آمیز و سیاه از فضای اجتماعی ایران ضمن معرفی خروج از کشور به عنوان راه نجات، به اوج خود رسید؛ به ویژه آن که موج حامیان داخلی این فیلم با انگیزه ی مقابله با فیلم مسعود ده نمکی که همزمان با هم اکران می شدند، راه افتاده بود و طبیعتاً معلوم بود که چه جریانهایی مخالف با تفکر ده نمکی در جامعه و سیاست و مخالف دوربین تازه کار ولی رکوردشکن او در عرصه ی هنر بودند!

صرف نظر از قضاوت درباره ی خوب یا بد بودن یک فیلم در چنین موقعیتی، خوب است تا زمان مناسب برای تبریک یا توبیخ برندگان جوایز آن، از ذوق زدگی بی مورد پرهیز کنیم تا مثل خیلی از کسانی که به جدایی نادر تبریک گفتند، پس از تماشای فیلم و توجه به صادرات تصویری نا امید کننده از ایران، از تبریک خود نادم نشویم!

باید نیم نگاهی هم به سیاست و هدفگذاری جشنواره ها داشت. در واقع فیلمی که از جشنواره انقلابی عمار جایزه می گیرد، قطعاً از اسکار جایزه نمی گیرد! به قول بهروز افخمی جهت گیری غالب جشنواره برلین سیاسی و جهت گیری جشنواره کن به سمت فیلم های غیر اخلاقی است. بنابراین در چنین شرایطی اصل بر همسو بودن فیلم برنده ی جایزه با سیاست های آن جشنواره است، مگر آن که خلاف آن ثابت شود.

البته در مورد جایزه ی بهترین بازیگر که نصیب شهاب حسینی شد، می توان با توجیه فنی بودن جایزه، اغماض کرد؛ ولی در مورد بهترین فیلم و از آن مهمتر بهترین فیلمنامه، باید حق داد که این نگرانی وجود داشته باشد.

به هر حال برای ارسال تبریک به آقای فرهادی که چندان هم در زمینه ی این نگرانی خوش سابقه نیست، باید منتظر تماشای فیلم «فروشنده» ماند تا ببینیم مسیر آن از جدایی نادر جداست یا در همان سیاق؟ تا ببینیم باید به آن افتخار کنیم یا شرمنده باشیم؟ امیدواریم باز هم به بهای جایزه ای، فرهنگ و حیثیتمان معامله نشده باشد!

بگذریم از این که با فاصله ی چند کیلومتری از کن، در جشنواره ی نیس فرانسه فیلم سراسر ارزشی «ابوزینب» با موضوع مقاومت، دو جایزه ی بهترین کارگردانی و بهترین بازیگر نقش اول مرد را از آن خود کرد، ولی لااقل تا کنون شاهد تبریکات مشابه نبوده است؛ چه از سوی دوستان هنردوست! و چه از طرف مسئولان مسئول!

حسن صیاد

جدایی نادر از فروشنده؟!


منبع: وبگاه انتظار


      

پاسدار انقلاب

زان یار ماهوش که نخواهم کشید دست
از نوش این عطش که نخواهم کشید دست 

تا هست امام خامنه ای میر این سپاه 
از پاسداری اش که نخواهم کشید دست

سروده ای از حقیر؛ در وصف پاسداری انقلاب

میلاد حضرت امام حسین (سلام الله علیه) و روز پاسدار
به ویژه بر پاسداران مدافع حرم آل الله مبارک باد.

سروده ای از حقیر؛ در وصف پاسداری انقلاب


منبع: وبگاه انتظار


توسط : شاعر |   نظر بدهید
      

چند روز پیش، از حوزه هنری تماس گرفتن و برای تماشای فیلم بادیگارد و بزرگداشت هفته ی هنر انقلاب اسلامی دعوت کردن. ما هم که تا اون وقت مشغله بهمون اجازه ی تماشای این فیلم رو نداده بود، فرصت رو غنیمت شمردیم. بعد از مراسم نشستیم به تماشای آخرین ساخته ی ابراهیم حاتمی کیا....

اما چیزی که دیدیم، اصلاً فیلم بادیگارد نبود! بادیگارد قصه ی اونایی بود که بادیگارد نیستن!

بادیگارد واقعیت داشت!

در واقع بادیگارد فیلم نبود! به این معنا که ببینیم و سرگرم بشیم و لذت ببریم!

بادیگارد یه واقعیت بود، هر چند تلخ! واقعیت اونچه امروزه وجود داره؛ شبیه واقعیت نیروهای مخلصی که همه ی زندگیشون رو وقف دفاع از انقلاب و حفظ ارزش های نظام اسلامی میکنن و در عوض لقب افراطی و تندرو میگیرن و با مستمسک قرار دادن آیه ی «و جعلناکم امةً وسطا» به حاشیه رونده میشن! اونایی که بی سر و صدا جونشونم میدن، ولی مورد سرزنش و اتهام واقع میشن.

بادیگارد یه رنجنامه بود، یه مرثیه، یه روضه... روضه ای در مظلومیت اهالی روضه ی رضوان! که مرضی رضای خدا و اهل آسمونا هستن و مغضوب اهالی زمین!

بادیگارد دردنامه ی حاج حیدرهایی بود که گناهشون اینه که بلد نیستن با زمونه رنگ عوض کنن و نمیتونن تفاوت دهه ی شصت و دهه ی نود رو هضم کنن؛ دهه ی شهید رجایی ها و شهید بهشتی ها و دهه ی روحانی ها!

بادیگارد حکایت مستضعفین مظلومی بود که خودشون رو در قبال پول، خرج کار بی اعتقاد نمیکنن، ولی در حالی که میتونن در عافیت طلبی حقوقی بگیرن و خوش باشن، در راه پاسداری از ارزشها و حفظ پایه های نظام، بی هیچ چشم داشتی جونشون رو هم فدا میکنن؛ حکایت پاسدارهای مظلوم امام خمینی و امام خامنه ای!

بادیگارد یه تابلوی هنری زیبا بود، تصویری جذاب از معنای واقعی ایثار و گذشتن از همه چیز در راه اعتلای نظام اسلامی در دورانی که عده ای کفتاروار برای پر کردن جیباشون حتی نظام رو به چالش میکشن، تصویری از اخلاص و بی ادعایی در این دوران ادعاهای واهی!

بادیگارد روایت احساس تکلیف بود، نه موقع انتخابات و اشغال پستهای دولتی، بلکه موقع جانبازی و خطر کردن برای حفظ نظام اسلامی. بادیگارد روایت اقدام و عمل بود و نه شعار و سخنرانی!

بادیگارد داستان تسلیم نشدن و مقاومت و خستگی ناپذیری در مبارزه بود در این دوران سازش و تسلیم!

بادیگارد یه انتخاب بود؛ انتخاب رضای خدا در برابر رضای خلق خدا، انتخاب سرزنش به خاطر انجام وظیفه در برابر تشویق در قبال بی مسئولیتی! و سر انجام، انتخاب مشتاقانه ی شهادت به عنوان فرجام، در دوران اشتیاق برای برجام!

و سکانس پایانی فیلم با نقش آفرینی زیبای پرویز پرستویی و مریلا زارعی رو که از پشت پرده ای از اشک میدیدم، دیگه به خوبی فهمیده بودم علت حذف نام کارگردان فیلم رو از کاندیداهای بهترین کارگردانی. چرا که خود ابراهیم هم از دار و دسته ی حاج حیدرهایی شده بود که به تاوان احساس تکلیف، مغضوب واقع شده بود.

اما آقا ابراهیم! چه غم؟! که رضای خدا ارزش غضب هر غیر خدایی رو داره و این رو حاج حیدرها با تموم وجودشون درک کردن، باهاش زندگی کردن و باهاش ....


حسن صیاد

بادیگارد واقعیت داشت!


منبع: وبگاه انتظار


توسط : شاعر |   نظر بدهید
      

سروده ای (در قالب مستزاد) تقدیم به همه ی پدرهای مؤمن به ویژه پدر عزیز، رزمنده و جانباز بی ادعا؛ کربلایی مصطفی صیاد

همیشه غصه یتان راه غصه ام را بست... ولی نفهمیدم
و رنجتان که دلم را از آه و رنج گسست... ولی نفهمیدم

برای آن که تکان آب در دلم نخورد... دلم به غم نخورد
دل شما همه روزه به لرزه ها پیوست... ولی نفهمیدم

گلاب آن تن پرکار و آن جبین زلال... برای نان حلال
همیشه باغچه مان بوده از شمیمش مست... ولی نفهمیدم

به روی دوش شما قد کشیدم آسوده... و خرجش این بوده
که روی موی شما برف عمر زود نشست... ولی نفهمیدم

همیشه دست شما بوده است روی سرم... و دور از نظرم
ترک ترک شد و افزود پینه بر آن دست... ولی نفهمیدم

غریب وار و کریمانه هر بدی دیدید... به مهر بخشیدید
و گفت چشم شما از دلی که باز شکست... ولی نفهمیدم

پدر حلال کنیدم که بودم این همه بد... اگرچه تا به ابد
دعای خیر شما پیش روم بوده و هست... ولی نفهمیدم

شعر از حسن صیاد


سروده ای تقدیم به مقام شامخ در


منبع: وبگاه انتظار




برچسب ها : شعر  , روز پدر  , میلاد  , امام علی  ,
      

مهدی جان! باز هم زرنگی کردی!

مهدی جان! سلام
همکارم! رفیقم! عزیزم! سلام
سلامی به بلندای قامتت
سلامی به لطافت خنده های همیشگی ات
سلامی به کثرت جرأتت
سلامی به استواری عهدت با ولایت
سلامی به ابدیت یادت
سلامی به سبزی تولد دوباره ات
و سلامی به سرخی خونت...
مهدی جان!
این دو سه روز همدم مدامم شده اند
صورت زیبایت و صدای طنازت از پشت تلفن در آخرین تماست
و بغضی به رنگ حسرت
این دو سه روز که خبرت را برایم آوردند...
مهدی جان!
بد جور غافلگیرم کردی با پروازت

و چه زیبا پریدی
و با آسمانی شدنت
به یادم آوردی زمینگیری ام را
و چه زیبا خریدی
خیرترین عاقبت را
و چه زیبا فروختی
جان شیرینت را
و چه خوب خریداری پیدا کردی
راستش... بد جور به تو حسودی ام می شود
می شود مرا هم ...؟
به حرمت گذشته ها می شود؟
...
سفر به خیر مهدی عزیز!
سلام ما را هم به ارباب بی کفنمان برسان
و به خواهر غمدیده اش
همان که مزارش معراجت شد
و نامت در فهرست مدفعان حرمش و فداییانش ثبت
و چه زیبا
یادت با این شعار آمیخته شد...
لبیک یا زینب!
خداحافظ مهدی جان!
تا روزی که چشم امید به آن دارم
و از خدای مهربان رسیدنش را می طلبم
و خداحافظ
شاید تا دیداری دیگر
خداحافظ
راستی... ببخش که یادم رفت...
مهدی جان! شهادتت مبارک.

مهدی جان! باز هم زرنگی کردی!

منبع: وبگاه انتظار




برچسب ها : تبریک  , شهادت  , شهیدمهدی قاسمی  , مدافع حرم  , لبیک یا زینب  ,
      

این روزها به روایتی شهادت برترین زن عالمین، دلیل خلقت هستی و کوثر پیامبر رحمت؛ حضرت فاطمه ی زهراست که سلام خدا بر او باد. شهادتی که در نتیجه ی یک عهدشکنی و نمکدان شکنی‏ بزرگ به نام سقیفه پدید آمد و تاریخ بشریت را قرن ها از آن چه که می توانست شایسته اش باشد، دور نگاه داشت و موجب بزرگترین و وسیع ترین جنایات و ریخته شدن خون پاک میلیون ها بنده ی خالص خدا شد.

امروز  اما تلاشی دوباره در جریان است تا سقیفه ای دیگر رقم بزند. آنان که از عدالت، بصیرت و تدبیر علی وار ولایت فقیه، سالها ضربه خورده اند و از اهداف شومشان در سرسپردگی به شیطان بزرگ و نظام سرمایه داری و به تعبیر گویاتر نظام برده داری غرب بازمانده اند، هم پیمان شده اند که ولی فقیه، این محور مقدس نظام اسلامی و این رشته ی تسبیح محبان و منتظران مخلص ظهور را از ساختار مدیریت کشور شیعیان امام زمان (عجل الله تعالی فرجه الشریف) حذف کنند و  اگر نشد، با رأی پیروان سقیفه دوباره دستان علی را ببندند تا خود هرچه می خواهند بر سر امت رسول الله بیاورند.

چشمانمان را از چرت های گاه و بیگاه باز کنیم و ضمن این که در تعیین سرنوشت خودمان، دین و کشور و حتی جهانمان شرکت می کنیم، آنانی را به نمایندگی خود برگزینیم که در مجلس شورا هدفشان تصویب قانون اساسی بدون ولایت فقیه یا نوشاندن جام زهر به ولی نباشد و در مجلس خبرگان قصدشان خانه نشین کردن علی.
اما دلمان روشن است که به یقین، سوگواران و سینه زنان حضرت صدیقه ی طاهره (سلام الله علیها) با حضور در عرصه ی انتخابات، دفاعی فاطمی از حریم ولایت خواهند کرد، إن شاءالله.

تلاش برای سقیفه ای دیگر!


منبع: وبگاه انتظار


      

تولد دختر خانوم آقا محسن قائنی رو بهش تبریک میگیم.

إن شاءالله فاطمه زهرا خانوم سالم و صالح باشه و زیر سایه ی صاحب اسمش عاقبت به خیر شه.

تولد فاطمه زهرا




برچسب ها : تولد  , فاطمه زهرا  , محسن قائنی  , تبریک  ,
      

ما راویان قصه ی عشقیم و بی گمان       این قصه هیچگاه به پایان نمی رسد.

با سلام به بازدید کنندگان عزیز:

با تمام مشکلات از آغازین روزی که امام در خرداد 42 به صورت علنی قیام خود را آشکار کرد لا اقل برای ما این تاریخ مبداء شده است، دست حوادث روزگار اوقات خوش و ناخوش زیادی را برای یاران خمینی(رضوان الله تعالی علیه)رقم زد. قیام ها و شهدای قبل از پیروزی انقلاب، شکنجه، تبعید، تحقیر و... ولی بارقه ی امید از آن روزی درخشیدن گرفت که خورشید انقلاب از پس سال ها دوری، از مشرق مهرآباد  طلوع کرد و {آیینه ای شد که خورشید اسلام در آن درخشید و به ما منعکس شد} و پس از پیروزی انقلاب چه ها که نکشیدیم. از روز بعد از پیروزی تا امروز ، کودتا، تروز،تخریب ، جنگ تمام عیار مهندسی شده ی سخت، چهره های نقابدار مزدور، تقابل اسلام و جریان به اصطلاح روشنفکری و دهها و صدها ریز و درشت دیگر. از دادگاه های به زعم بیگانه بین المللی مثل میکونوس، کنفرانس آبرو بر برلین، پناه گرفتن بسیاری از سیاسیون سال های قبل در دامان اربابان خود و تبلیغ برای براندازی از حلقوم کسانی که با نان انقلاب و با عنوان مسئول روزی در کشور سردمدار بودند.... حقیقتاً چه زجرهایی را از سرگذراندیم تا توانستیم خود را به عنوان قدرتی فرامنطقه ای و تاثیر گذار و بازیگری تمام عیار در معادلات منطقه بلکه جهان مطرح سازیم ولی حالا با این مصیبت عظمی چگونه بسازیم و کنار بیاییم ؟ با این خبر تکان دهنده که چونان پتک بر سر آمال و آرزوهایمان آوار شد؟ با این خبر وحشتناک...

جمهوری جیبوتی روز گذشته (چهارشنبه) به‌طور رسمی از قطع روابط دیپلماتیک با ایران در راستای حمایت از مواضع عربستان سعودی خبر داد!!!